اندکی صبر درباره فروش فسیل
این روزها که سینمای ایران در قبضه آثار کمدی درآمده و اظهارنظرهای متفاوتی نسبت به تعداد فیلمهای کمدی روی پرده، در حال اکران و در مسیر تولید مطرح میشود، جریان گیشه سینما هم دچار تغییراتی شده و شاید از این پس معیارهای دیگری برای مقایسه فیلمهای پرمخاطب و پرفروش درنظر گرفته شود. در حال حاضر با ۱۰۰ میلیاردی شدن یک فیلم، این سوال مطرح است که آیا از این پس معیار موفقیت فیلمها در فروش، ورود آنها به باشگاه صد میلیاردیها باید باشد؛ آن هم در شرایطی که همین الان اختلاف فیلم اول و دوم جدول فروش سینماها به تنهایی ۱۰۰ میلیارد تومان است.
در این زمینه امیرحسین علمالهدی کارشناس سینمای ایران در گفتوگویی با ایسنا با اشاره به اینکه در حال حاضر هزینه تولید یک فیلم بر حسب بازیگران آن و اینکه تا چه حدی بخواهد جمعیتی از تماشاگر را تحتتاثیر قرار دهد، کمتر از ۱۵ میلیارد تومان نمیتواند باشد، بیان کرد: در بررسی وضعیت فیلمهای در حال اکران باید این نکته یادمان باشد که وقتی از بیش از ۱۰۰ میلیاردی شدن یک فیلم (فسیل) صحبت میشود، از فیلمی حرف میزنیم که تا امروز سه میلیون نفر تماشاگر را به خود جذب کرده و اگر آن را با دیگر فیلمهای امسال مقایسه کنیم، حتما یک اتفاق خوب است چون سال گذشته فیلم «انفرادی» به عنوان پرفروشترین فیلم سال، در یک بازه زمانی طولانی نهایتاً دو میلیون و ۴۰۰ هزار نفر را به سینما کشاند و به فروش حدود ۷۷ میلیارد تومانی رسید. «دینامیت» هم در سال ۱۴۰۰ با دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر تماشاگر ۵۸ میلیارد تومان بلیت فروخت و اگر بخواهیم از منظر اقتصاد و آمار به مسئله نگاه کنیم، میبینیم که وضعیت سینما نسبت به سال گذشته بهتر است چون حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد افزایش مخاطب و فروش داشته است.
وی اضافه کرد: در افزایش فروش مهمترین بحث قیمت بلیت است که حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد نسبت به سال ۱۴۰۱ افزایش پیدا کرده است. در سال گذشته میانگین قیمت بلیت ۳۳ هزار تومان بود و امسال به حدود ۴۵ هزار تومان رسیده که حدود ۳۵ درصد افزایش قیمت بلیت است. اگر همین روند ادامه داشته باشد باید ببینیم چه فیلمهایی ممکن است رکورد «فسیل» را بزنند یا این توسعه را حفظ کنند چون الان این کمدی توانسته نزدیک به ۷۰ درصد مخاطبان سینما را از ابتدای امسال جذب خود کند و این آمار، اگر چه در مجموع خوب است، اما فقط نسبت به سه سال گذشته خوب است و در مقایسه با سال ۱۳۹۸ هنوز عقب هستیم. با این حال باید تامل کنیم تا ببینیم آمار مخاطب سینما در پایان امسال به عدد ۲۶.۵ میلیون نفر سال ۹۸ میرسد یا خیر.
علمالهدی یادآور شد: البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که این رشد خوب ماحصل یک فیلم است نه چند فیلم و این درآمدی که برای سینمای ایران کسب میشود متعلق به یک فیلم است. در همه جای دنیا هم فیلمهای محدودی هستند که فروشهای میلیاردی دارند مثل «آواتار»، «تاپ گان» یا انیمیشن «سوپر ماریو». در سال ۱۴۰۲ فقط یک فیلم توانسته بخش مهمی از وضعیت سینمای ایران را ارتقا دهد و این جای خرسندی دارد ولی درباره اینکه آیا فیلمهای دیگر توانستهاند به درآمد حداقلی خود دست پیدا کنند یا خیر، با اما و اگرهایی روبرو هستیم چرا که آمار دقیقی از میزان هزینههای آنها در دسترس نیست و به نظر میرسد فقط یک یا دو فیلم توانستهاند به حداقل هزینههای صرف شده خود برسند و بقیه شکست کامل را در گیشه تجربه کردهاند.
وی ادامه داد: یک نکته مهم این است که در دیگر کشورهای دنیا اگر یک فیلم در اکران سینمایی، به ۴۰ تا ۴۵ درصد هزینه تولید خود برسد یعنی کارکرد آن درست بوده است. حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد هم به نمایش در پلتفرمها و تلویزیون و باقی به پخش بینالملل میرسند پس اینکه ما تمام حیات و ممات سینمای ایران را روی اکران سینما میآوریم یک اشتباه استراتژیک است. در کنار این موضوع که اکران سینما باید سودده شود و سبب خوشحالی خواهد شد، این را هم فراموش نکنیم که اگر فیلمی در اکران سینما به سود نرسد حتما به معنای ضرردهی نیست چون ممکن است در فرآیند واگذاریِ بقیه حقوق خود مثل نمایش خانگی، پخش بینالملل و تلویزیون به سوددهی برسد.
علمالهدی در ادامه این گفتوگو درباره جلسه اخیر مدیران سازمان سینمایی و توافق با آییننامه اکران فیلمهای خارجی و در پاسخ به اینکه آیا این نوع تصمیمها را تغییر در حکمرانی سینما میداند؛ موضوعی که پیشتر هم بر آن تاکید داشت، بیان کرد: به هر حال اگر قرار باشد آداب حکمرانی تغییر کند باید به نحوی باشد که فیلمسازان با تمام سلایق فیلم بسازند چون تنوع سلایق در کنار اکران فیلمهای خارجی، سینما را به پیشرفت میرساند و این یعنی آداب حکمرانی سینما که به تأمل نیاز دارد و سینما الان در جایی که باید باشد، نیست. البته سینمای ایران فعلاً امکان ورود به بازار نمایش فیلمهای روز دنیا را بخاطر قانون «داماتو» آمریکا و جریان اصلی هالیوود و تحریمهای موجود ندارد ولی به هر حال به نظر میرسد اگر بخواهیم به روشی روشن در مدیریت سینما برسیم حدود ۳۰ درصد ظرفیت نمایش سینمای ایران باید در اختیار فیلم خارجی باشد مثل چین، هند یا کره جنوبی که از حدود ۵۰ درصد تا ۳۵ درصد ظرفیت سینمای آنها را دربرمیگیرد. در چین با وجود نگاه ماهیتی ایدئولوژیکی که به نسبت آمریکا وجود دارد حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد ظرفیت نمایش خود را به سینمای آمریکا اختصاص داده است.فارغ از اینکه ما میتوانیم «آواتار» یا همین انیمیشن «سوپر ماریو» را نمایش دهیم، تا اطلاع ثانوی چنین امکانی برای ما اجرایی نمیشود چون هفت کمپانی اصلی آمریکا امکان واگذاری فیلمی را به ایران ندارند و هر زمانی که این قفل شکسته شود و حیات طبیعی سینما شکل بگیرد، به معنای آنکه وزارت ارشاد فقط مسئولیت پروانه نمایش را با کمترین میزان سانسور و یا با درجه بندی فیلمها بر عهده داشته باشد و بقیه موارد را بر اساس بازار عرضه و تقاضا پیگیری کند و در کنار آن از سینمای فرهنگی مراقبت کند، شرایط به روال خوبی خواهد افتاد.
وی تاکید کرد: مراقبت از سینمای فرهنگی ساز و کار مخصوص خود را دارد و به معنای دخالت و ورود به بازار عرضه و تقاضا نیست، بلکه مکانیزمهایی را در بر میگیرد که میتواند به فیلمهای ایرانی و آنچه مورد علاقه دولت، به معنای نگرانی از فرهنگ عمومی کشور است، در حوزه پیش خرید بلیت، تبلیغات و غیره کمک کند. هر گاه دولت حضور خود را در بازار عرضه و تقاضا کمرنگ کند سینما به رشد خواهد رسید. البته در حوزه پروانه ساخت هم باید گشایشهای لازم اتفاق بیفتد و با توجه به اینکه امسال سال خوبی را آغاز کردیم و میگویند سالی که نکوست از بهارش پیداست، باید صبر کنیم که ببینیم تا پایان سال این شرایط میتواند ادامه داشته باشد یا اینکه فقط ممکن است یک نسیم خنک بهاری باشد.
57245