حسرت فرهاد فخرالدینی و حرفی که حسین علیزاده به ظریف نگفت
به گونهای که فرهاد فخرالدینی با حسرتی در دل گفته بود: «کاش میشد حداقل مراسم چهلمین روز درگذشت هوشنگ ظریف را در شرایط بهتری و در یکی از سالنهای کنسرت جایی که بارها با هنر خود درخشیده بود، برگزار میکردیم.»
هوشنگ ظریف مرد خوشپوش، خوش برخورد و ظریف موسیقی کشورمان، ۱۷ اسفند سال ۱۳۹۸، در سن ۸۱ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت. مراسم تشییع پیکرش به صورت خصوصی، با حضور خانواده و برخی از اهالی موسیقی برگزار شد و او را در کنار آرامگاه حسین دهلوی به خاک سپردند.
درگذشت ظریف برای بسیاری از شاگردان، دوستان و همکارانش غم بزرگی بود؛ چنانچه حسین علیزاده از این رفتن به عنوان خواب تلخی یاد کرده بود که متاسفانه تعبیر شد.
شیوع کرونا و ادامه آن، تا فروردین ۱۳۹۹ فرصت مناسبی برای برگزاری بزرگداشتی برای هوشنگ ظریف، استاد موسیقی ایرانی فراهم نکرد. چهل روز پس از درگذشت این هنرمند، مراسم یادبود آنلاینی برایش برگزار شد تا نام و یادش را گرامی بدارند. در این مراسم گفتوگوهایی به صورت زنده با موسیقیدانها و شاگردان او از جمله محمد اسماعیلی (نوازنده تمبک)، پروین صالح (نوازنده ویولن)، کیوان ساکت (آهنگساز و نوازنده)، محمد دلنوازی (نوازنده تار)، سعید ثابت (نوازنده سنتور)، مزدا انصاری (آهنگساز و نوازنده پیانو) و کوروش متین (نوازنده سنتور)، فرهاد فخرالدینی (آهنگساز)، داود گنجهای (نوازنده کمانچه و ویولن)، افلیا پرتو (نوازنده پیانو) و محمد ظریف (موسیقیدان) پخش شد.
در ادامه برخی از این گفتوگوها را که همراه با بیان ویژگیهای شخصیتی، هنری و خاطراتی از هوشنگ ظریف است مرور میکنیم:
محمد اسماعیلی و یادی از صفات نیک ظریف
محمد اسماعیلی، نوازنده تمبک تاکید کرد: ظریف تنها استاد ساز نبود بلکه استاد اخلاق هم بود. او انسانی نبود که ستمگر باشد. من هیچ وقت او را عصبانی ندیدم و اگر هم عصبانی بود این را فرو میبرد. ظریف معلم و استاد بود و تمام ابعادی را که یک استاد می بایست داشته باشد، داشت. او همیشه جانب حق را میگرفت، من هیچ وقت ناحق از او نشنیدم؛ چون همیشه به یاد خدا بود. او همیشه زبان خود را حفظ میکرد و هر چه میگفت پخته بود.»
سعید ثابت: ظریف تکنیک بسیار بالایی داشت
سعید ثابت، نوازنده سنتور نیز درباره خصوصیات هنری ظریف گفت: «تأثیر استاد ظریف در موسیقی و شاگردانش را میتوان در سه بخش بیان کرد؛ یک بخش به نوازندگی او برمیگردد؛ زیرا از تکنیک بالایی برخوردار بود و آنقدر قدرت خود را در این زمینه افزایش داده بود که سختترین قطعات حتی برای سازهای دیگر را به راحتی با تار مینواخت. تکنیک ایشان کاملا درست و صحیح بود و پیدا بود که کاملا درست تمرین کرده است؛ چون وقتی به صورت یک استاد در زمان اجرا نگاه میکنید، نباید هیچ حرکت اضافهای ببینید و درباره ایشان به همین صورت بود. استاد ردیفدان بسیار خوبی بود و شاگردانش تأثیر خوبی در این باره از او گرفتند. همچنین نوازنده خیلی خوبی بود و میتوان حالت نوازندگی و صدای ساز ظریف را در نوازندگی شاگردانش دید.»
محمد دلنوازی: صبحها به او قرآن درس میدادند و بعد از ظهر تار
این نوازنده تار و از شاگردان قدیمی هوشنگ ظریف بیان کرد: «از روزی که در ۱۲ سالگی با استاد آشنا شدم و به هنرستان موسیقی رفتم تا آخرین روزهای حیات ایشان همواره با او بودم. استاد شاگردان زیادی داشت که بعدا راه خود را ادامه میدادند و جدا میشدند ولی من این شانس را داشتم که قبل از گرفتن دیپلم به دعوت استاد پایور به ارکستر او بپیوندم، در ارکستر کنار استادم بنشینم و به نوعی با او همکار باشم. این امر افتخار بزرگی برای من بود.
استاد ظریف درباره استاد خود، موسی معروفی میگفت که صبحها در هنرستان به آنها قرآن شریعت درس میداده است و بعد از ظهر تار. استاد ظریف آگاه بود که یک معلم چقدر باید پاک و بیآلایش و به علوم دیگر آگاه باشد. او همانگونه که از استاد خود درس گرفته بود با ما رفتار میکرد. استاد ظریف بسیار دوست داشتنی، منظم و خوش اخلاق بود. هیچ گاه ندیدم با کسی بلند صحبت کند و اخم به صورت ایشان بیاید. او شخصیتی بود که هیچگاه در موسیقی ما فراموش نمیشود.
تمام نوازندگان تاری که در این مملکت زیر ۶۰ سال سن دارند چه مستقیم و چه غیرمستقیم از مکتب او درس گرفتند.
تمام لحظاتی که با او بودیم خاطره بود. شنبه و سهشنبه در دبیرستان با او کلاس داشتیم. همیشه پشت در میایستادیم تا وقتی وارد کلاس میشود پشت سر او راه برویم و رایحه ادکلن ایشان به مشاممان برسد. وقتی که وارد مدرسه میشدند کل محیط از عطر ایشان پر میشد. امیدوارم در موقعیت مناسب مراسمی درخور او برگزار کنیم چون موسیقی ایران بسیار به او مدیون است.»
مزدا انصاری: ظریف شیوه صحیح تدریس موسیقی را اجرا کرد
مزدا انصاری،این نوازنده پیانو و آهنگساز هم درباره هوشنگ ظریف گفت: «ایشان شیوه صحیح تدریس موسیقی را ادامه دادند و شاگردانی که از او باقی مانده گواه این موضوع است. استاد دهلوی میگفت که ظریف ردیف موسیقی استاد معروفی را حفظ بوده است. این ردیف بسیار سخت است. ظریف را باید یکی از بزرگترین ردیفدانهای ایران دانست. او تنها هنرمندی بود که آثار وزیری را به بهترین شکل و با امانتداری کامل اجرا میکرد.
در ایام عید بود که برای اولین بار با ایشان در منزل کاوه دیلمی دیدار کردم. کاوه چون ارتباطی صمیمی با استاد ظریف داشت از او خواست که عیدی به ما بدهد و ایشان قطعهای برای ما نواخت. من در آن لحظه در حضور او جسارت کردم و خواستم قطعه بند باز را برایمان بنوازد و ایشان در کمال خوشرویی این کار را کردند و واقعا سحرآمیز بود. ظریف درستترین شیوه اجرای قطعات کلنل وزیری را داشت. به کسانی که میخواهند آثار وزیری را درست اجرا کنند پیشنهاد میکنم اجراهای استاد ظریف را ببینند. من هر کاری با او داشتم هیچگاه نه نمیگفت و همیشه با بزرگواری کمک میکردند. زحمات و آثار او تا ابد باقی میماند. یکی از نازنینترین و دوست داشتنیترین استادان موسیقی را از دست دادیم.»
فرهاد فخرالدینی: ظریف بیمهریها را تاب نیاورد
فخرالدینی نیز در پیامی تصویری گفت: «کاش میشد مراسم چهلمین روز ظریف را در شرایط بهتری در یکی از سالنهای کنسرت جایی که بارها با هنر خود درخشیده بود، برگزار میکردیم. من هوشنگ ظریف را از سال ۴۲ میشناختم و با هم در هنرستان موسیقی همکار بودیم. او در بین شاگردانش بسیار محبوب بود؛ زیرا بسیار دلسوز جدی و خوشتیپ بود و بسیار معلم خواستنی بود. او الگوی بسیار خوبی برای شاگردانش بود و آنها آرزو داشتند مانند او شوند. خاطرات بسیار خوبی از او دارم. او در خانه موسیقی هم عضو فعالی بود.
در دوران ما روزهایی بود که به موسیقی روی خوش نشان داده نشد و با بیمهری روبرو شد و بدگوییهایی درباره موسیقی گفته شد و دل هنرمندان به درد آمد. هوشنگ ظریف از آن هنرمندانی بود که بسیار از این بیمهریها آزرده شده و خیلی زود از بین ما رفت چون این بیمهری را نتوانست تحمل کند. گویا در طول تاریخ ما بدگویی از هنر و هنرمند بیسابقه نبوده است. او از بین ما رفت و دل ما را متلاطم ساخت.»
حسین علیزاده: روز خاکسپاری ظریف مانند خوابی برای من است
حسین علیزده، آهنگساز و نوازنده تار و سه تار بیان کرد: «داشتم فکر میکردم که امسال نوروز را بدون ظریف گذراندیم، در صورتی که اولین عیدی که شاگرد او بودم ما و همکلاسیهایم ناراحت بودیم که چگونه در این مدت او را نبینیم و طاقت بیاوریم. راستش با دوستانم مخفیانه به دم منزل او میرفتیم به امید اینکه رد شود و او را ببینیم. وقتی رد میشد خوشحال میشدیم و هیچگاه این را به او نگفتیم. امسال عید به این فکر کردم که باز هم دوست دارم به در منزل او بروم و ایشان را ببینیم و این اتفاق در ذهن من افتاد. وقتی کسی خیلی برایمان عزیز است و از دنیا میرود حضورش برای ما بیشتر میشود.
به روز خاکسپاری که فکر میکنم مانند خوابی برای من است؛ چون حضور او برای من بیشتر شده است. همه لحظاتی که با او بودهایم برای ما شاگردانش خاطره است و همیشه زنده است. همه خاطرات او را با جزئیات به یاد دارم. او چه انسانی بود که همه لحظات حضورش برای شاگردانش خاطره بود؟ هنر از طریق حس و عاطفه منتقل میشود. کسی که تدریس میکند باید نور و علاقهای در او باشد تا عشق را آموزش دهد. مانند کودکی که تشنه عشق است و وقتی پدر و مادر او محبت میکنند بدون اینکه بداند عشق چیست آن را یاد میگیرد. یاد و نام ظریف عشق را برای من تداعی میکند. اولین حس عشق را نسبت به زندگی و موسیقی و همه چیز از او یاد گرفتم. هرگاه به او فکر میکنم حس عشق و انرژی خوبی به من دست میدهد.»
کیوان ساکت: آرزو داشتم مانند ظریف ساز بنوازم
کیوان ساکت ـ نوازننده و آهنگساز ـ نیز درباره ظریف اظهار کرده بود: «برای اولین بار صدای ساز ظریف را از طریق نوارهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با اجرای آثار وزیری شنیدم. یک نوجوان ۱۴ ساله در مشهد بودم و یک واکمن داشتم که هر شب آثار او را گوش میکردم. در حیرت بودم که آیا میتوانم مانند او ساز بزنم؟ برایم یک آرزو بود، تا اینکه اوایل انقلاب به اتفاق یکی از شاگردان ایشان که معلم من بودند به هنرستان موسیقی رفتیم و مرا به ایشان معرفی کرد و استاد ظریف خیلی با مهربانی با من برخورد کرد. یک روز پیش یکی از دوستانم که پیانو میزد رفتم و اتفاقا استاد ظریف هم در آنجا کلاس داشت. در کلاس او نشستم و برایم چهار مضراب ماهور صبا را نواخت. وقتی به تهران آمدم و اولین کتابم را نوشتم با کمک استاد دهلوی و ایشان نتها را تصحیح کردیم. هر هفته به منزل ایشان میرفتم و نتها را میدیدند و من با تار میزدم. شخصیت والای ایشان و بزرگ منشی و متانت و تبسم بسیار شیرین او بیشتر از موسیقیاش روی من اثر گذاشت.»
سیاوش برهانی: سالها بگذر او همچنان هست
سیاوش برهانی ـ نوازنده تار ـ قطعهای را در فراغ هوشنگ ظریف نواخت و گفت: «اگر چهل سال یا سالیان سال هم بگذرد ایشان باقی هستند؛ حتی اگر ما نباشیم. در دوران کودکی، کاستی در خانه ما بود که شبانه روز آن را گوش میدادم. همیشه آرزویم بود روزی بتوانم در خدمت استاد باشم و بتوانم از محضرش استفاده کنم. در سال ۷۳ توانستم در کلاسهای استاد ظریف باشم و افتخار شاگردی او را داشته باشم.»
داوود گنجهای: ظریف برایم یاری ارزشمند بود
گنجهای اظهار کرده بود: «حدود ۶۰ سال بود که با استاد ظریف دوستی نزدیک و عمیق داشتم. ظریف یک انسان بیادعا و واقعی بود. ظریف برای من یک یار ارزشمند و استادی تمام عیار بود. دیدن حضور او و همسرش در کنار یکدیگر که واقعا به هم علاقهمند بودند و در کنار هم موفق، برایم خوشایند بود. او از نظر موسیقی پاک زلال و هیچ اطواری نداشت و نمونه بود.»
شهرام صارمی: ظریف ۵۰ سال به موسیقی ایران خدمت کرد
در ادامه این برنامه شهرام صارمی، مدرس موسیقی و نوازنده کمانچه در سخنانی گفت: ظریف ۵۰ سال به موسیقی ایران خدمت کرد اما آنچه درباره ظریف میخواهم بگویم این است که ظریف یکی از بزرگترین حامیان فعالیتهای هنری ارسباران بود و همیشه چراغ این محفل فرهنگی را روشن نگاه میداشت. این رفتار از بزرگمنشی و فرهنگمداری او نشأت میگرفت. استاد ظریف این محافل را به نوعی خانه خود میدانست و امیدوارم بتوانم راه این استاد بزرگ را ادامه بدهیم. در شرایط بهتر برنامهای برای پاسداشت ۵۰ سال خدمت ارزنده هوشنگ ظریف در شان استاد ظریف، برگزار خواهیم کرد.»
حمید متبسم: صحبت از ظریف، صحبت از چند نسل موسیقی است
حمید متبسم، نوازنده تار و سه تار هم تصریح کرد: «وقتی درباره هوشنگ ظریف صحبت میکنیم برای من به منظور صحبت از چند دوره و نسل موسیقی ایران است. دوران آموزشی ایشان به سالهای طلایی ۱۳۳۰ برمیگردد؛ دوران کودکی و نوجوانی ایشان تحت تأثیر تدریس علیاکبر شهنازی، کلنل وزیری و روحالله خالقی و … بود که نه تنها به موسیقی ایرانی تسلط داشتند بلکه خواهان پیشرفت آن بودند. دوران حرفهای ایشان هم به سالهای ۵۰ باز میگردد که مراکزی مانند حفظ و اشاعه موسیقی، کارگاه موسیقی رادیو تلویزیون، کانون پرورش فکری کودکان و… باز شد. ایشان در ارکستر فرامرز پایور فعال بودند و در آن زمان بهترین نوع موسیقی ایران اجرا میشد. نسلی از بهترین هنرمندان امروز از حضور او بهره بردند. من از سال ۵۴ تا ۵۷ در کلاسهای ایشان بودم و همیشه یک ربع زودتر میرفتم و دیرتر و همیشه لحظه شماری میکردم تا زمان کلاس او برسد. او باعث افتخار و سربلندی موسیقی بود.»
افلیا پرتو: از دست دادن ظریف ضایعه جبران ناپذیر موسیقی
افلیا پرتو، نوازنده پیانو بیان کرد: «۱۲ سال داشتم که به هنرستان ملی موسیقی رفتم و با استاد ظریف آشنا شدم. ایشان بسیار آرام بود. در ارکستر سازهای ملی با هم همکاری داشتیم. او با اخلاق ملایم و با علاقه و عشق تدریس میکرد و هنرجویانش همواره او را عاشقانه دوست داشتند. از دست دادن ظریف ضایعه جبرانناپذیری برای موسیقی ایران است.»
کورش متین: ظریف در سکوت زیست
کورش متین، موسیقیدان و از نزدیکان هوشنگ ظریف گفت: « من شاگرد استاد ظریف بودم و شبها ایشان را به منزل میرساندم و آخر کلاس میماندم و ردیف موسی معروفی را با سنتور مینواختم. ظریف در سکوت زیست، آموزش داد و در سکوت رفت. او خلوت گزیده بود و خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است.»
ظریف به روایت خانواده اش
همچنین محمد ظریف، درباره برادر فقیدش چنین یادآور شده بود: «پدر همسر من آقای وزیری تبار من و نصرتالله گلپایگانی را به هنرستان بردند و ثبتنام کردند. هوشنگ برادرم یک سال بعد وارد هنرستان شد. او تار آموخت و من ویلن آموختم. برادر من از پاکی نظیر نداشت و هرچه در باره محاسن اخلاقی او گفتهاند عین حقیقت است».
پروین صالحی، نوازنده ویولن و همسر مرحوم ظریف هم بیان کرده بود: «حیف که همسرم را از دست دادم. ما با هم بودیم و بعد از ۷۰ سال من را تنها گذاشت و رفت من هم به رضای خدا راضی هستم. ما همکلاس بودیم و ازدواج کردیم. افتخار میکنم به وجود چنین مرد نازنین و پدر مهربان و دوست مهربان. او همیشه یک چهره داشت و فرقی با بیرون و درون منزل نداشت. او واقعا عاشق شاگردانش بود.»
57245