نبرد مهندسی بتن ایرانی و مهندسی بمب آمریکایی / آیا بمبهای سنگرشکن ترامپ به عمق تاسیسات هستهای ایران نفوذ کرد؟

خبرآنلاین – رسول سلیمی: حملات ایالات متحده به تأسیسات هستهای کشورمان، که با استفاده از بمبهای سنگرشکن GBU-57A/B MOP و موشکهای کروز تاماهاک انجام شد، بهعنوان بزرگترین عملیات بمبافکنهای B-2 در تاریخ آمریکا و نخستین استفاده عملیاتی از این مدل بمبهای سنگرشکن توصیف شدهاست.
این حملات، که تأسیسات هستهای کلیدی نطنز، فردو و اصفهان را هدف قرار داد، به ادعای دونالد ترامپ مبنی بر «نابودی کامل» برنامه هستهای ایران همراه بود. با این حال، گزارشهای اطلاعاتی آمریکا، از جمله ارزیابیهای فاششده آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) و اظهار نظر مقامهای مختلف آمریکایی، نشان میدهد که این حملات تنها چند ماه برنامه هستهای ایران را به تأخیر انداخته و نتوانستهاست اجزای اصلی آن را نابود کنند.
مقامهای ایرانی از جمله رئیس جمهور و وزیر امور خارجه در سخنرانیها و مصاحبههای خود تاکید کردهاند که خسارات زیادی به تاسیسات هستهای ایران وارد شدهاست، اما از ارائه تصویری دقیق از میزان خسارات وارد شده و اینکه آیا تاسیسات مذکور، به ویژه تاسیسات زیرزمینی همچنان قابل استفاده هستند یا نه، خودداری کردهاند.
محدودیتهای فنی بمبهای سنگرشکن: ناتوانی در نفوذ به اعماق
حملات اول تیرماه ۱۴۰۴ (۲۲ ژوئن ۲۰۲۵) به تأسیسات هستهای ایران، شامل استفاده از ۱۲ بمب سنگرشکن GBU-57A/B MOP توسط بمبافکنهای B-2 در فردو و دو بمب در نطنز، و همچنین ۳۰ موشک کروز تاماهاک به نطنز و اصفهان بود.
این بمبها، برای نفوذ به تأسیسات زیرزمینی با عمق ۶۰ متر در بتن معمولی طراحی شدهاند.
اما ارزیابی اولیه آژانس اطلاعات دفاعی (DIA)، که سیانان به نقل از چهار منبع آگاه منتشر کرد، نشان میدهد که این بمبها نتوانستند اجزای اصلی برنامه هستهای ایران، بهویژه در فردو (واقع در عمق ۸۰–۹۰ متری)، را نابود کنند و تنها پیشرفت ایران را چند ماه به تأخیر انداختند.
بیبیسی جهانی نیز به نقل از دریاسالار مارک مِلِت، رئیس سابق نیروهای دفاعی ایرلند، گزارش داد که اثربخشی بمبهای سنگرشکن به میزان تقویت تونلهای زیرزمینی بستگی دارد و ایران از فناوری بتن هوشمند (UHPC) برای استحکام تأسیسات خود استفاده کرده است.
این در حالی است که آژانس کاهش تهدیدات دفاعی آمریکا (DTRA) اعلام کردهاست که هنوز دادههای دقیقی درباره میزان خسارت واردشده ندارد و تأیید نفوذ بمبها به عمق موردنظر ممکن نیست.
واشنگتن پست نیز به نقل از منابع اطلاعاتی آمریکا گزارش داد که مقامات ایرانی حجم خسارات را کم اهمیت دانسته و خبر دادهاست که احتمالاً ذخایر اورانیوم غنیشده به مکانهای دیگر منتقل شدهاند. بمب GBU-57A/B MOP، با وزن ۱۳,۶۰۰ کیلوگرم و توانایی نفوذ تا ۶۰ متر در بتن معمولی، برای تخریب تأسیسات زیرزمینی طراحی شده است، اما محدودیتهای آن در برابر بتنهای تقویتشده با الیاف فولادی و تأسیسات عمیقتر از ۸۰ متر آشکار شد. چه آنکه ایران از دهه ۲۰۰۰ فناوری بتن هوشمند را توسعه داده که حتی در برابر بمبهای پیشرفته آمریکا مقاومت میکند. این فناوری، که نتیجه تجربه ایران در ساخت سازههای مقاوم در برابر زلزله است، تونلهای فردو و نطنز را به دژهایی غیرقابلنفوذ تبدیل کردهاست.
علاوه بر این، ایران پیش از حملات، بخشی از تجهیزات و اورانیوم غنیشده را از فردو به مکانهای نامعلوم منتقل کرده بود، که این امر اثربخشی حملات را کاهش داد. عدم استفاده از بمبهای سنگرشکن در تأسیسات اصفهان، که به جای آن با موشکهای تاماهاک هدف قرار گرفت، نیز نشاندهنده محدودیتهای لجستیکی آمریکا بود، زیرا این تأسیسات در عمق بیشتری قرار دارند. این ناکامی، با توجه به هزینه هر بمب GBU-57، پرسشهایی درباره کارایی سرمایهگذاری نظامی آمریکا ایجاد کرده است.
این در حالی است که ناکامی بمبهای سنگرشکن در نابودی تأسیسات ایران، نهتنها محدودیتهای فناوری نظامی آمریکا را نشان میدهد، بلکه برتری مهندسی ایران در ساخت تأسیسات مقاوم را برجسته میکند. این موضوع میتواند اعتماد به نفس ایران را در مذاکرات آینده افزایش دهد، زیرا تهران نشان داده که حتی در برابر قویترین تسلیحات آمریکا آسیبپذیر نیست. آیا این ناکامی، آمریکا را به بازنگری در استراتژی نظامی خود وادارد یا به تشدید تنشهای منطقهای منجر خواهد شد؟
استحکامات زیرزمینی ایران: مهندسی پیشرفته در برابر تسلیحات آمریکا
تأسیسات هستهای ایران، بهویژه فردو و نطنز، در عمق کوهستانها و با استفاده از بتنهای فوقمستحکم ساخته شدهاند. به گزارش آسوشیتدپرس، تأسیسات هستهای ایران در رشتهکوههای زاگرس مرکزی در عمقی قرار داشت که حتی بمبهای GBU-57 نمیتوانستند به آن نفوذ کنند.
رویترز گزارش داد که ایران با استفاده از بتنهای تقویتشده با الیاف فولادی، که در برابر زلزله و ارتعاشات ناشی از بمباران مقاوم هستند، توانسته تأسیسات خود را در برابر حملات سنگرشکن ایمن کند.
بیبیسی جهانی نیز به نقل از کارشناسان گزارش داد که تونلهای فردو در عمق ۸۰–۹۰ متری ساخته شدهاند، در حالی که بمبهای GBU-57 تنها تا ۱۸ متر در بتن تقویتشده نفوذ میکنند.
منابع مستقل از جمله مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کردهاند که اطلاعات دقیقی درباره میزان نفوذ بمبها به تأسیسات ایران ندارند، که نشاندهنده ابهام در ارزیابی خسارات است. واشنگتن پست نیز گزارش داد که مقامات ایرانی معتقدند خسارات واردشده به تأسیسات هستهای محدود بوده و برنامه هستهای همچنان فعال است.
این درحالی است که استحکامات زیرزمینی ایران، بهویژه استفاده از بتن هوشمند (UHPC) و طراحی تونلهای عمیق، نتیجه سالها تجربه مهندسی در یک کشور زلزلهخیز است. این فناوری، که اکونومیست آن را «برتری ایران در جنگ خاموش با بمبهای سنگرشکن» توصیف کرد، توانایی ایران در حفاظت از تأسیسات کلیدی را نشان میدهد.
چه آنکه انتقال احتمالی اورانیوم غنیشده و سانتریفیوژها به مکانهای مخفی نیز، نشاندهنده استراتژی پیشدستانه ایران برای کاهش آسیبپذیری است. این اقدامات، همراه با فقدان اطلاعات دقیق درباره خسارات، که DTRA نیز به آن اذعان کرده، نشاندهنده چالشهای اطلاعاتی آمریکا در ارزیابی اثربخشی حملات است. در مقابل، ادعای دونالد ترامپ مبنی بر «نابودی کامل» برنامه هستهای ایران، که در «فاکس نیوز» مطرح شد، با گزارشهای اطلاعاتی آمریکا در تضاد است و به نظر میرسد بیشتر برای مصرف داخلی باشد. این شکاف بین اظهارات سیاسی و واقعیتهای اطلاعاتی، اعتبار ادعاهای آمریکا را تضعیف کرده است.
در همین حال پیشرفت ایران در مهندسی تأسیسات زیرزمینی، نهتنها یک دستاورد فنی، بلکه یک اهرم استراتژیک در برابر فشارهای نظامی غرب است. این برتری میتواند ایران را در موضع قویتری در مذاکرات دیپلماتیک قرار دهد، زیرا تهران نشان داده که حتی حملات پیشرفته آمریکا نمیتوانند برنامه هستهای آن را متوقف کنند. آیا این مقاومت، به تغییر دکترین نظامی آمریکا منجر خواهد شد یا ایران را به سمت تسریع برنامه هستهای سوق خواهد داد؟
چشمانداز ژئوپلیتیک: پیامدهای ناکامی و آینده روابط ایران و آمریکا
محدودیتهای فنی آمریکا و مهندسی بتن های ایرانی به هم مرتبطاند، زیرا ناکامی نظامی آمریکا نتیجه ترکیبی از فناوری پیشرفته ایران و ناتوانی تسلیحات آمریکا در نفوذ به اعماق است. این اقدام نظامی، پیامدهای گستردهای برای روابط ایران و آمریکا و توازن قدرت منطقهای دارد.
این ناکامی، بهویژه با توجه به هزینههای بالای عملیات، پرسشهایی درباره کارایی استراتژی نظامی آمریکا ایجاد کرده است.
در مجموع از منظر ژئوپلیتیک، ناکامی احتمالی حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران میتواند اعتماد به نفس ایران را در مذاکرات آینده افزایش دهد، بهویژه با توجه به اینکه «یورونیوز» گزارش داده ایران تأسیسات مخفی دیگری دارد که هدف حملات قرار نگرفتهاند.
اما آیا ناکام ماندن در نابود کردن کامل تاسیسات هستهای ایران، آمریکا را به سمت دیپلماسی واقعی سوق خواهد داد، یا تنشها را به یک درگیری گستردهتر منطقهای تبدیل خواهد کرد؟
۲۱۳/۴۲